کد مطلب:149200 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:216

نهضت حسینی، عامل شخصیت یافتن جامعه ی اسلامی
یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما یحییكم [1] .

این مطلب را مكرر بر زبان می آوریم كه حسین بن علی علیه السلام با آن جانبازی كه كرد اسلام را تجدید حیات و درخت اسلام را با ریختن خون خود آبیاری نمود: «اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتیت الزكوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنكر و جاهدت فی الله حق جهاده» [2] شهادت می دهم كه تو اقامه ی نماز كردی و زكات دادی و امر به معروف و نهی از منكر كردی و در راه خدا جهاد نمودی و حق جهاد را بجا آوردی.

لازم است ما از خود سؤال كنیم كه چه رابطه ای میان شهادت حسین بن علی و نیرو گرفتن اسلام و زنده شدن اصول و فروع دین وجود دارد؟ زیرا می دانیم صرف اینكه خونی ریخته بشود منشأ این امور نمی شود. بنابراین میان قیام و نهضت و شهادت حسین بن علی و این آثاری كه ما می گوییم و مدعی آن هستیم و واقعا تاریخ هم نشان می هد كه حقیقت دارد، چه رابطه ای وجود دارد؟ این رابطه را ما وقتی


می توانیم درك بكنیم كه موضوع گفته شده در دو گفتار پیشین را كاملا در نظر بگیریم.

اگر شهادت حسین بن علی صرفا یك جریان حزن آور می بود، اگر صرفا یك مصیبت می بود، اگر صرفا این می بود كه خونی بنا حق ریخته شده است و به تعبیر دیگر صرفا نفله شدن یك شخصیت می بود ولو شخصیت بسیار بزرگی، هرگز چنین آثاری را به دنبال خود نمی آورد. شهادت حسین بن علی از آن جهت این آثار را به دنبال خود آورد كه - به تعبیری كه عرض كردیم - نهضت او یك حماسه ی بزرگ اسلامی و الهی بود؛ از این جهت كه این داستان و تاریخچه، تنها یك مصیبت و یك جنایت و ستمگری از طرف عده ای جنایتگر و ستمگر نبود، بلكه یك قهرمانی بسیار بسیار بزرگ از طرف همان كسی بود كه جنایتها را بر او وارد كردند.

شهادت حسین بن علی حیات تازه ای در عالم اسلام دمید و - همان طور كه در گفتار اول گفتیم - اثر و خاصیت یك سخن یا تاریخچه و یا شخصیت حماسی این است كه در روح موج به وجود می آورد؛ حمیت و غیرت به وجود می آورد، شجاعت و صلابت به وجود می آورد؛ در بدنها، خونها را به حركت و جوشش در می آورد و تن ها را از رخوت و سستی خارج می كند و چابك و چالاك می نماید.

چه بسیار خونها در محیطهایی ریخته می شود كه چون فقط جنبه ی خونریزی دارد، اثرش مرعوبیت مردم است، اثرش این است كه از نیروی مردم و ملت می كاهد و نفسها بیشتر در سینه ها حبس می شود. اما شهادتهایی كه در دنیا هست كه به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع می آورد. شما در حالت فرد امتحان كرده و دیده اید كه بعضی از اعمال است كه قلب انسان را مكدر می كند ولی بعضی دیگر از اعمال است كه قلب انسان را روشن می كند، صفا و جلا می دهد. این حالت عینا در اجتماع هم هست. بعضی از پدیده های اجتماعی، روح اجتماعی را تاریك و كدر می كند، ترس و رعب در اجتماع به وجود می آورد، به اجتماع حالت بردگی و اسارت می دهد، ولی یك سلسله پدیده های اجتماعی است كه به اجتماع صفا و نورانیت می دهد، ترس اجتماع را می ریزد، احساس بردگی و اسارت را از او می گیرد، جرأت و شهامت به او می دهد.

بعد از شهادت امام حسین یك چنین حالتی به وجود آمد، یك رونقی در اسلام پیدا شد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود كه امام حسین علیه السلام با حركات قهرمانانه ی خود روح مردم مسلمان را زنده كرد، احساسات بردگی و اسارتی را كه از اواخر زمان


عثمان و تمام دوره ی معاویه بر روح جامعه ی اسلامی حكمفرما بود، تضعیف كرد و ترس را ریخت، احساس عبودیت را زایل كرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی شخصیت داد. او بر روی نقطه ای در اجتماع انگشت گذاشت كه بعدا اجتماع در خودش احساس شخصیت كرد.


[1] انفال / 24.

[2] مفاتيح الجنان، زيارت امام حسين عليه السلام در عيد فطر و قربان.